بازی بعد از کلاس

اینکه بچه ها رو جمع کنیم و فقط بهشون قرآن یاد بدیم یا براشون قصه آموزنده تعریف کنیم با روحیه ی پر نشاط و پر جنب و جوش بچه ها سازگار نیست.

بچه ها به بازی هم احتیاج دارن همون طور که بزرگتر ها به تفریح و استراحت نیاز دارن.

وقتی که آخر کلاس فرصت کافی وجود داشته باشه میز پینگ پنک رو برپا می کنیم و بچه ها کمی بازی می کنن.

این میز رو خودمون با هزینه حداقلی درست کردیم و پایه میز رو من خودم جوش دادم .

پایه ها متحرک هست و آخر بازی میز رو جمع می کنیم و میزاریم کنار.

 

یه روز آهن خریدیم و آوردیم تو حیاط مسجد ، لباس کار پوشیدیم و پایه میز رو جوش دادیم.

بچه ها هم دور ما بودن و کمک می کردن ، یکی از بچه ها با تعجب می گفت : آقا شما جوشکاری هم بلدی؟؟

(بسیجی باید همه فن حریف باشه و همه کاری بلد باشه)

ضد زنگ زدنش رو هم سپردیم به بچه ها ، و فرداش خودمون رنگش کردیم.

میزش هم که دو تیکه چوب آبی هست که دورش یه نوار باریک چوپ کار شده و pvc سفید خورده دورتا دورش.

 

بعضی بچه ها با همین میز ، پینگ پنگ رو یاد گرفتن و یه جواریی یه کلاس ورزش آموزش تنیس روی میز هم داشتیم چراکه باید قوانین و نحوه بازی کردن رو به بچه ها آموزش میدادیم تا بازی ها قانون مند و منظم بشه ، تا آخر عمر این براشون خاطره میشه که تو حسینیه پینگ پنگ بازی می کردن.

 

البته بازی سر و صدا هم داره که تا حد ممکن باید کنترل بشه که اطرافیان اذیت نشن ، ما با حاج اقا که خونش بالای مسجد هست داستان داریم و به خون ما تشنه است و بهدهیچ عنوان تو کار فرهنگی کمک ما نمیکنه بلکه به هر بهانه بچه گانه ای جلوی پای ما سنگ اندازی هم میکنه.

حوزه سکولار خیلی خطرناکه .

پس تا جایی که میشه باید سر و صدا رو کاهش داد تا بهونه دست بهونه گیر ها نداده باشیم و به هیچ عنوان بازی رو حذف نکنید چون شیرینی زندگی بچه ها در بازی کردن هست پس شیرینی زندگی بچه ها رو ازشون نگیریم خصوصا  با زندگی های آپارتمانی امروز دنیای بچه ها داره نابود میشه ، حد اقل این چند دقیقه جنب و جوش توی حسینیه رو ازشون سلب نکنیم.

 

یاعلی

التماس دعا


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها